خوش باد قناریان عاشق...
جهت آزمایش خودم در رباعی
یک عـمر ترانه های تکــــراری خواند
کار دل خــود را همه شب زاری خواند
من مُردم و او هنـــــوز هم زنده وشاد
هر چند که زخم خویش را کاری خواند
در اوج سلامتی و بیمـــــــاری خواند
از عاشقی و جنون و هُشیاری خواند
امــروز خودم دیدم در کنــــــــج قفس
از بهر دو تـا دانه به نا چاری خواند
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۹ ب.ظ توسط حسن شیرزاد
|
عشق. نفرت .غم .شادی .امید. دلواپسی .