با تو
سلام به همه دوستانی که لطف دائمشون بر سر من هست
وامیدوارم که همواره باشه
امروز تصمیم گرفتم که به توصیه چند تن از دوستان خوبم به خصوص جناب آقای صرافان عزیز
اسمم رو به صورت کامل در وبلاگم بنویسم که امیدوارم به صلاح باشه
پیشاپیش از همه ی کسانی که با اسم مخفف اذیتشان کردم معذرت میخواهم
البته اینم جدید ترین کارم که امیدوارم ایراداشو دوستانم بگیرند
هــــر شب کنــــار بستر گــرم کتابهـا
آهسته می روم به تـماشــای خوابهــــا
اینگونه خویش را به تـو نزدیک می کنم
دور از تـمـام دغــدغه و اضطــــرابها
تو مثل سیب ســـرخ در آغـوش جـوی آب
آکـنـــده ای ز وســـوسه ی انتـخـابها
غـرق خیال می دوم از خود به سوی تو
چون جاده ای که پُر شده است از سرابها
گُم میشوم دوباره از اینکه"چرا نشد؟"
در قـهقـرای ســـاده تریـنِ جــوابها
دیـگر به زخـمهای دلـم خو گرفته ام
چون شب کنـــار آمــده ام با شهابها

عشق. نفرت .غم .شادی .امید. دلواپسی .